سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روایت فورد از موسیقی ، کوچه تین پن و... در امریکا

 جاز یهودی به موسیقی ملی ما تبدیل می‏شود

بسیاری از مردم حیران مانده‏اند که انبوه آهنگ‏های احساساتی و احمقانه که‏ خانه‏های پاک و محجوب را اشغال کرده و جوانان را به تقلید از یاوه سرایی یک‏مشت عقب مانده ذهنی واداشته است از کجا سرچشمه می‏گیرد.موسیقی عامیانه‏یک منوپلی یهودی است.موسیقی جاز آفریده یهود است.احساسات افراطی واحمقانه،وسوسه‏های شیطنت آمیز،نفسانیت و لذت پرستی نهفته در نت‏های گمراه‏کننده،همه منشأ یهودی دارند.

کلمات وسوسه انگیز،جیغ و فریاد حیوانات جنگلی و آه و ناله و صداهای‏شهوانی،با چند نت احساساتی استتار شده و وارد خانه‏های می‏شوند،حال آنکه‏اگر همین چیزها،بدون اینکه توسط«موسیقی مصرفی»استتار شده باشد واردمی‏شد،با نفرت بیرون انداخته می‏شد.«اشعار»موسیقی عباراتی را فاش می‏سازد.که مستقیما از مستراح‏های پایتخت‏های جدید اخذ شده‏اند تا زبان روزمره وزمزمه‏های نسنجیده دختران و پسران محصل را شکل دهند.

آیا عجیب نیست که به هر طرفی می‏چرخید تا منشأ جریان‏های فاسد ومخرب جاری در جامعه را ردیابی کنید،با گروهی از یهودیان مواجه می‏شوید؟درفساد و انحطاط بازی«بیس بال»-یک گروه از یهودیان. در استثمار مالی-یک‏گروه از یهودیان. در فساد نمایشی-گروهی از یهود. در تبلیغ مشروبات الکلی-گروهی از یهود. در کنترل سیاست‏های نظامی کشور-گروهی یهودی. در کنترل‏مطبوعات از طریق اعمال فشار تجاری و مالی-گروهی یهودی. سوداگران جنگ-80 درصد یهودی. سازمان دهندگان مقابله فعال با قوانین و آداب و رسوم‏مسیحی یهودیان. در این جوّ مسموم موسیقی عامیانه کذایی که ضعف روحی وفکری را با انواع هرزگی درهم می‏آمیزد-باز هم یهودیان.

کسانی که از نفوذ و غلبه یهود بر موسیقی آمریکا اطلاعی دارند،بدون شک آن‏را جدی و خطرناک می‏دانند.نه فقط یهودی شدن ارکسترهای بزرگ و معدود ما بااعتراض روز افزونی روبروست،بلکه واکنش شدیدی علیه تبانی نژادی‏ای که‏سکوی اجرای کنسرت‏ها و سایر سکوهای مورد علاقه مردم را به بهای حذف‏ همه هنرمندان غیر یهود با یهودیان پر می‏کند،وجود دارد.اگر آنان هنرمندان‏برتری بودند،حرفی نبود؛ولی آنها صرفا در محافل موسیقی یهود مشهورترند و به‏لحاظ نژادی حمایت می‏شوند.

یکی از همین موسیقدان‏ها می‏گفت:«بگذارید من آهنگ‏های یک قوم رابسازم؛دیگر برایم فرقی نمی‏کند چه کسی قوانین را وضع می‏کند.»در این کشوریهودیان در هر دو زمینه نقش بزرگ داشته‏اند.هدف از نگارش این مقاله این است‏که مردم را با حقیقت موسیقی ابلهانه‏ای که روز و شب بنابر عادت زمزمه می‏کنند ومی‏خوانند و فریاد می‏کشند آشنا نماید و در صورت امکان،به آنان کمک کند تاچماق نامرئی یهود را که برای مقاصد مالی و تبلیغی بر فراز سر آنها تاب می‏خوردمشاهده کنند.همچنان که تئاتر و سینمای آمریکا تحت سلطه یهودیان وسوداگری و منفعت جویی هنر برانداز آنان قرار گرفته،اداره«آهنگ‏های عامیانه»نیز به یک نعت«ییدیش»تبدیل شده است.یهودیانی که در نخستین روزهای‏بهره‏برداری این حرفه را در اختیار گرفتند عمدتا متولد روسیه بودند و سابقه‏شخصی برخی از آنها به اندازه سابقه بسیاری از رهبران یهودی تئاتر و سینماناخوشایند و نفرت انگیز بود.

در اوایل دهه 1920،دادخواستی از طرف دولت ایالات متحده مطرح شد که‏ضمن آن«ایروین برلین»،«لئو فیست»و سایر رؤسای هفت شرکت نشرموسیقی نیویورک به نقض قانون ضد تراست شرمن‏( ANTI-TRUST LAW)متهم شدند.متهمین ظاهراکنترل 80 درصد از آهنگ‏های دارای امتیاز طبع و نشر انحصاری موجود را که مورد استفاده تولید کنندگان گرامافون،پیانوی خودکار و سایر ابزار تولید موسیقی‏بودند، و نیز تعیین قیمت ثابت صفحات و نوارهای موسیقی را برای فروش به عامه‏مردم بر عهده داشتند.شرکت‏هایی که در این قضیه دخالت داشتند عبارت بودند از«شرکت سهامی موسیقی»( MUSIC CORPORATION«شرکت سهامی ایروین برلین» ( IRVING BERLIN,INC«شرکت سهامی‏فرانسیس، دی و هانتر»( FRaNCIS,DAY AND HUNTER,INC)،«شاپیرو،برنشتاین و شرکا»( SHAPIRO,BERNSTEIN & CO«شرکت سهامی ‏واترسون، برلین و اشنایدر»( WATTERSON,BERLIN & SNYDER,INC) ، و «شرکت سهامی ام.ویتمارک و پسران»     ( M.Witmark & Sons,Inc).همه این شرکت‏ها در نیویورک قرار داشتند.دولت ایالات متحده در صدد فسخ‏پیمان‏نامه‏ای بود که ظاهرا بر اساس آن متهمین صرفا از طریق«شرکت سهامی‏موسیقی»که خود آن را تأسیس کرده بودند به عقد قرار داد مبادرت می‏کردند.

درصد باقیمانده داد و ستد آهنگ‏های موسیقی توسط تالارهای موسیقی یهودی‏دیگری که در آن گروه خاص گنجانده نشده بودند اداره می‏شد.

تراست موسیقی یهود چگونه شما را به ترنّم وا می‏دارد

یهودیان آهنگ عامیانه نساختند بلکه آن را به ابتذال کشیدند.دقیقا زمانی که‏یهود کنترل آهنگ‏های عامیانه و مورد علاقه مردم را به دست گرفت،جنبه معنوی‏و اخلاقی این گونه آهنگ‏ها رو به انحطاط گذاشت.موسیقی«عامیانه»پیش ازآنکه به صنعتی یهودی تبدیل شود حقیقتا عامیانه و مردمی بود.مردم آن را ترنّم‏می‏کردند و دلیلی نمی‏دیدند که پنهانش کنند.اما موسیقی عامیانه امروز اغلب‏آن قدر مشکوک و سؤال بر انگیز است که مجریان آن،به خصوص اگر نشانی ازنجابت و پاکیزگی در وجودشان باشد،باید مستمعین را پیش از اجرا ارزیابی‏نمایند.هموطنان میانسال مراحلی را که موسیقی عامیانه طی چند دهه اخیر پشت‏سر نهاده به یاد می‏آورند.سرودهای جنگی تا بعد از جنگ داخلی‏[آمریکا]دوام پیدا کرده و به تدریج با آهنگ‏های بدیع،رومانیک و بی‏آلایش دوران بعد ازجنگ در هم آمیختند.طی جنگ جهانی اول،آهنگ‏ها و تصنیف‏های مشابهی‏برای یک مدت کوتاه احیا شدند.این آهنگ‏ها محصول کارخانه‏های آهنگسازی‏نبودند بلکه توسط افرادی که استعدادشان به صورت طبیعی شکوفا می‏شدبه وجود آمدند.این اشخاص نه برای مجامع نشر و توزیع موسیقی بلکه برای‏ارضای حرفه‏ای خویش و برای هنرمندان سالن‏های موسیقی کار می‏کردند.

ثروت زیادی از طریق آهنگسازی به دست نمی‏آمد ولی خشنود ساختن وارضای ذوق عامّه موجب رضایت و خشنودی هنرمند می‏شد.ذوق و سلیقه عامّه‏طالب چیزی است که عموما از آن تغذیه می‏کند.ذوق و سلیقه عامّه همان عادت‏آنهاست.عموم مردم از منشأ آنچه زندگیشان با آن تأمین و سپری می‏شودبی‏خبرند و خود را با آنچه عرضه می‏شود تطبیق می‏دهند.ذوق و سلیقه عامّه‏همراه با بالا رفتن یا پایین آمدن کیفیت تغذیه مادی یا معنوی آنان بهبود یافته یاتنزل پیدا می‏کند.

طی یک ربع قرن،با برخورداری از همه امکانات تبلیغی نظیر تئاتر،سینما،موسیقی عامیانه،روزنامه‏ها و رادیو،ضمن تحقیر و تخفیف همه نهادهای اخلاقی‏مخالف،تقریبا می‏توان نوع مردم و جامعه مورد نظر را پرورش داده و به وجودآورد.فقط حدود یک ربع قرن برای انجام این کار کفایت می‏کند.مردم سابقا هم مثل امروز ترنّم می‏کردند،اما نه به این طرز تخدیر شده و نه بااین تسلسل و پیوستگی ناشی از گیجی و اغتشاش.آنان ترنّم می‏کردند،نه به‏عنوان عادتی غیر ارادی بلکه چون چنین می‏خواستند.آنان آهنگ‏های بی‏معنی ومهمل،عاطفی و حماسی را می‏خواندند و زمزمه می‏کردند ولی آهنگ‏های‏«مشکوک»ممنوع بود.آهنگ‏های قدیمی را به سهولت می‏توان به خاطر آورد.اگر چه سالها از دوره محبوبیت آنها گذشته است،اما طبیعت آنها به گونه‏ای است‏که از میان نمی‏روند.آهنگ‏های بسیار قدیمی وجود دارند که عناوین آنها حتی‏ برای کسانی که آنها را نخوانده و زمزمه نکرده‏اند آشناست.ولی آهنگ عامیانه‏مورد علاقه مردم را در همین ماه گذشته در نظر بگیرید.چه کسی نامش را به‏خاطر دارد؟ آهنگ‏های قدیمی جایی برای آثار و وسوسه انگیز و احساسات‏

ناسالم و بیمارگونه باقی نمی‏گذاشتند.آنها فاقد احساس و عاطفه نبودند امااحساس موجود در آنها ناشایست و قبیح نبود.آنگاه یهودیان وارد شدند و آهنگ‏عامیانه متحول شد.عناوین کاملا تازه‏ای با موضوعاتی کاملا متفاوت باآهنگ‏های قبلی رواج پیدا کرد.خوانندگان با ذوق و مستعد و تصنیف‏های‏خوش آهنگ ناپدید شدند.دوره موسیقی یهودی و آفریقایی مدخلی برای‏موسیقی جنگلی،یا به اصطلاح«کنگو»یی،و انواع دیگر موسیقی بود که به‏سرعت مدارج انحطاط را پیمود و به نوعی موسیقی سبعانه تبدیل شد که از آنچه‏خود حیوانات وحشی ممکن بود به آن دست یابند سبعانه‏تر می‏نمود.در کنار این‏کشش باتلاقی،نوعی موسیقی«ضربی»که ادامه موسیقی سیّار اصیل سیاهان‏( MINSTRELSY)بود جریان داشت.موسیقی تغزلی در برابر آهنگ‏های رقص سیاهان که سیل آسا رواج پیدا می‏کرد رنگ باخته و از میان رفت.موسیقی سیّار احیا شد:جوانان‏اغواگر به طور یکنواخت و آرام تصنیف‏هایی را زیر لب زمزمه می‏کنند، زنان‏دلفریب با حرکاتی که به طرز شرم‏آوری شهوت انگیز است ترانه‏هایی را تو دماغی‏می‏خوانند که هیچ آهنگساز واقعی باز نمی‏شناسد.گروه‏های نوازنده موسیقی‏جاز رفته رفته ظاهر شدند.

اگر چه زوال و انحطاط موسیقی عامیانه به تدریج و به صورتی نامحسوس‏آغاز شد اما در آهنگ‏های مبتذل یکی دو دهه اخیر به سهولت قابل تشخیص‏است.عاطفه و احساس جای خود را به وسوسه‏های شهوانی داده است.ماجرای‏عاطفی و عاشقانه به تحریکات جنسی تبدیل شده است.موسیقی موزون وخوش نوای عامیانه پس از عبور از مرحله آهنگ‏های ضربی و ریتمیک،اکنون به‏آه و ناله و موسیقی جاز بدل گشته است.مضمون اشعار موسیقی نیز متنزل شده وجای خود را به لجن‏های برآمده از عمق پست‏ترین طبقات جامعه واگذار کرده‏است.

نخستین«سلطان جاز»تقلبی یک یهودی به نام«فریسکو»بود.مدیران‏اصلی این روند رو به تباهی همه یهودی بوده‏اند.فقط قدری زیرکی و موذیگری‏لازم بود تا این کثافت ضد اخلاق و معنویت را از نظرها بپوشاند و آن را از جایگاه‏طبیعی‏اش،که جز بیزاری و تنفر حس دیگری در انسان بر نمی‏انگیزد،برتر جلوه‏دهد.

سرقت اندیشه‏ها

یهودیان در کار تولید آهنگ‏های مردمی طبق معمول ابتکاری از خود نشان‏نداده و صرفا به«اقتباس»پرداخته‏اند-تعبیری مؤدبانه که به جای«سرقت هنر واندیشه دیگران»استفاده می‏شود.یهودیان چیزی را به وجود نمی‏آورند؛آنان‏آنچه را که دیگران به وجود آورده‏اند با زیرکی تحریف کرده و از آن سوء استفاده‏می‏کنند.هنرمندان متوسطی که تحت فشار مدیران غیر هنرمند ناگزیرند چیزی‏تولید کنند که به حد کافی جاذبه داشته باشد تا پول مردم را جذب کند به سرقت‏دسترنج دیگران روی می‏آورند.یهودیان همه کتابهای موسیقی قدیمی،امتیازاپراها و مجموعه تصنیف‏های مردمی موجود را خریداری کرده‏اند.اگر قدری‏درنگ کرده و برخی از مهمترین«آثار موفق»نخستین روزهای ظهور تراست‏تولید موسیقی یهود را بررسی کنید،متوجه خواهید شد که این آثار بر اساس‏ملودی و مایه اصلی آهنگ‏های پاک و دلنشین«دوران ماقبل باتلاق»[دوران‏پیش از سلطه یهود]ساخته شده‏اند.

به دلیل سلطه مطلق یهود بر بازار موسیقی،چه در زمینه نشر و توزیع و چه دراجرای نمایشی،تقریبا غیر ممکن است که چیزی به جز آهنگ‏های یهودی درایالات متحده منتشر شود،یا در صورت انتشار شنونده داشته باشد.

این واقعیت‏که تراست یهود کل تجارت موسیقی را در تملک خود داشته و آهنگ‏های به‏اصطلاح موفق همه نام‏های یهودی دارند مؤید این مدعاست.آنچه تهدید یهود را درباره سلامت هنری ما جدی‏تر می‏سازد از یک سو به‏ظاهر فریبی،جذابیت کاذب،فریبندگی شرقی،تلألؤ و درخشندگی،احساسات‏تند و افراطی،شهوت گرایی و بدبینی شدید هنر یهودی باز می‏گردد و از سوی دیگراز این واقعیت ناشی می‏شود که خصیصه نژادی،یعنی عمیق‏ترین و بنیادی‏ترین‏کشش درونی ما،به واسطه صدها گرایش دیگر عصر یهود ضعیف و مغشوش شده‏است.مجموعه خصایص و دیدگاه آنگلو ساکسون هسته حیاتی خلق و خوی‏آمریکایی است.غلبه یهود بر موسیقی ما هر آینه ممکن است این خصایص راپنهان و خنثی کند.

«کوچه تین پن»

آمریکا نه آنچه را که دوست دارد بلکه آنچه را که تبلیغاتچی‏های موسیقی باتفسیرهای مکرر آن قدر تبلیغ می‏کنند تا اذهان سست مخاطبان خود را به تکرارآن در کوچه و خیابان وادار نمایند ترنّم می‏کند.تبلیغاتچی‏های موسیقی در تئاتر،برنامه‏های تفریحی و رادیو عوامل مزدور آژانس‏های موسیقی یهود هستند.موسیقی ابلهانه‏ای که جاز و«سویینگ»نامیده می‏شود نه به دلیل امتیاز وشایستگی خاص بلکه تحت فرمان پول رواج می‏یابد.

موسیقی غیر یهودی تحت‏عنوان«موسیقی روشنفکرانه»طرد می‏شود.مردم هر روز از القائات احمقانه‏ای‏که به صورت سیل لجن و کثافت از«کوچه تین پن»،کارخانه اصلی تولیدهرزگی در نیویورک،جاری می‏شود تغذیه می‏کنند.

«کوچه تین پن»نام منطقه‏ای است در خیابان بیست و هشتم،بین«برادوی»و خیابان ششم،که نخستین تولید کنندگان موسیقی ییدیش‏[یهودی‏]کار و کسب‏خود را در آنجا آغاز نمودند.گروه گروه دختران جوانی که تصور می‏کردندمی‏توانند بخوانند،و گروه‏های دیگری که می‏پنداشتند می‏توانند اشعار آهنگهارا بسرایند،به وسوسه تبلیغات دروغ مدیران تازه‏کار یهودی که بیش از آنچه ازعهده‏شان بر می‏آمد وعده داده بودند،به این محل آمدند.لازم به ذکر نیست که‏چقدر رسوایی و فضاحت به بار آمد؛همیشه وقتی دختران غیر یهودی به طلب‏مساعدت از یهود تن می‏دهند،رسوایی به بار می‏آید.هیاهوی مداوم،صدای‏هلهله و فریاد شادی برخاسته از«پارتی»ها و صداهای ناهنجار و خشن پیانو وشیپور باعث شد که این منطقه«کوچه تین پن»نامیده شود.اکنون همه آمریکا یک‏«کوچه تین پن»عظیم است و سرگرمی و تفریح،نسل جوان و سیاست آمریکاچیزی جز هیاهوی ناهنجار یهودیت عقب افتاده و ابله نیست.

کسی نمی‏تواند مکر شیطانی را که موجب ایجاد و تداوم فضایی ناپاک درمیان همه قشرهای جامعه شده است نادیده انگارد.در این جا یک چیز شیطانی‏وجود دارد؛چیزی که با زیرکی و حیله گری شیطان محاسبه و برنامه ریزی شده‏است.و این وضع همچنان ادامه دارد و با زوال و تباهی تدریجی غیر یهود و افزایش‏ثروت‏های یهود بدتر و وخیم‏تر می‏شود.

کشیشان،دست‏اندر کاران تعلیم و تربیت،اصلاح‏گران،والدین،شهروندان،همه و همه از رشد بی‏بند و باری در میان مردم متحیرند و آثار و نتایج شوم حاصل‏از آن را مورد انتقاد قرار می‏دهند.آنان جوانان را که به القائات و وسوسه‏های پلیدو شهوانی تسلیم می‏شوند سرزنش می‏کنند.آنان بر افسار گسیختگی جنسی،بزهکاری و رفتار کودکانه جوانان تأسف می‏خورند.اما همه اینها منشأ وسرچشمه‏ای دارد.چرا سرچشمه این مفاسد مورد تهاجم قرار نمی‏گیرد؟وقتی‏یک ملت به وسیله نیرویی منظم،هدفدار و سازمان یافته در مفاهیم،اندیشه‏ها ودیدگاه‏هایی با ویژگی خاص غوطه‏ور و غرق شده است،به جای معلول علت راباید هدف حمله قرار داد.اما دقیقا همین علت است که احتمالا از روی‏بی‏اطلاعی،و شاید هم ترس،هرگز هدف تهاجم واقع نشده است.

سرزنش مردم سودی ندارد.مردم همان گونه‏اند که تربیت می‏شوند.تجارت‏مشروبات الکلی را کاملا آزاد بگذارید تا جامعه‏ای میگسار و عیاش به وجود آید.اگر همین آزادی را،همچنان که برای تولید کنندگان یهودی آهنگ‏های عامیانه‏تأمین شده،برای قاچاق مواد مخدر فراهم نمایید،جامعه‏ای متشکل از معتادان به‏مواد مخدر ایجاد خواهد شد.در چنین شرایطی حمله به معتادان احمقانه خواهدبود؛عقل سلیم حکم می‏کند که دلالان مواد مخدر افشا شوند.

شور و شوق جنون آمیز کنونی نسبت به آهنگ‏های یهودی نتیجه تضعیف‏حجب و حیای اجتماعی و استفاده از داروهای قوی برای تحریک غرایز است.قربانیان این جریان همه جا هستند.اما تنها تعداد بسیار اندکی از مخالفان این‏فساد اخلاقی بر بیهودگی سرزنش جوانانی که اینچنین بیمار و آلوده شده‏اندواقفند.

عقل سلیم حکم می‏کند که سرچشمه‏ها و علل این بیماری از میان برداشته‏شوند.یکی از این سرچشمه‏ها گروه یهودی تولید کننده موسیقی است که کل‏محصول را در اختیار دارد و مسئولیت همه جریان را،از سرودن شعر تا استفاده از منافع حاصله،عهده‏دار می‏باشد.

نه چندان«مردمی»

در کنار دعوی اخلاقی علیه موسیقی به اصطلاح«مردمی»،این دعوی نیزقابل طرح می‏باشد که اساسا این نوع موسیقی«مردمی»و مورد علاقه جامعه‏نیست.هیچ چیز خود به خود مورد پسند عامه قرار نمی‏گیرد چرا که ذوق و سلیقه‏عامه دارای این حد از بصیرت نیست.این علاقه به صورت کاذب و به یاری‏تبلیغات مستمر حاصل می‏شود؛یعنی نوعی کوفتن مکانیکی محض بر اذهان‏مردم.هر فیلم و نمایشی به ذوق و سلیقه مردم شکل می‏دهد.پوسترهای خیره‏کننده،صفحات گرامافون،گروه‏های رقص و آواز و رادیوها روز و شب به تبلیغ‏مشغولند و فلان آهنگ به صرف تکرار و به ضرب القا و وسوسه گل می‏کند-تازمانی که آهنگ دیگری جانشین آن شود.همان بازی قدیمی تغییر سبک برای‏جلب مشتری و شتاب بخشیدن به بازار داد و ستد.

هیچ چیز در بازی یهود دوام‏نمی‏یابد؛نه سبک لباس پوشیدن،نه فیلم و نه موسیقی.همواره چیز«تازه»ای ارائه‏می‏شود تا جریان پول را از جیب مردم به سوی صندوق تولید کنندگان ابله و عقب‏افتاده یهودی تسریع کند.

دو مسأله درباره موسیقی«مردمی»برای همه روشن است:نخست اینکه این‏نوع موسیقی پرده در و بی‏حیاست و مؤثرترین عامل ایجاد فضای مسموم و متعفن‏در کشور است؛و اگر نگوییم مؤثرترین عامل،لااقل همپای سینما در ایجاد این‏فضا نقش دارد.دوم اینکه صنعت موسیقی«مردمی»صنعتی منحصرا یهودی‏است.

«اتحادیه ضد افترا»می‏تواند در اینجا دست به کار شود.این اتحادیه‏می‏داند چگونه کسی را که اعتبار یهود را خدشه‏دار می‏سازد تحت فشار قرار دهدحضور اتحادیه در همه جا،از ناشران مهم گرفته تا روزنامه‏های جزء کشور،احساس می‏شود.صنایع سینما،تئاتر و موسیقی عامه پسند همه در محدوده‏وظایف اتحادیه قرار دارند.یهودیانی را که سینما را به انحطاط کشانده و مردم رااز طریق«هنرها»،ورزش و تفریح و سرگرمی‏شان فاسد ساخته‏اند،یهودیانی را که‏نام و شهرت نژادی خود را لکه‏دار نموده‏اند تحت فشار قرار نمی‏دهد؟چرا؟آیاپاسخ این نیست که فقط غیر یهود باید کنترل شوند و یهودیان از هر قیدی آزادباشند؟آیا پاسخ این نیست که غیر یهود رام و نجیب را می‏توان با دهان‏بند و افسار مهار و کنترل کرد ولی یهود را نمی‏توان؟

یهودیان آمریکا از اینکه یک اقدام پژوهشی یا اصلاحی موجب شود که‏رخنه‏ای در زره‏شان ایجاد گردد به سختی می‏هراسند.آنان از این بیم دارند که‏شعله چنین اقدامی گسترش پیدا کند.

«برای اینکه خود آنها[غیر یهود]نتوانند حقیقتا به چیزی‏بیندیشند ذهنشان را با بازی،تفریح و سرگرمی،مشغولیت‏های‏هیجان انگیز،تماشاخانه و نمایشگاه و غیره منحرف می‏کنیم.این گونه مشغولیت‏ها ذهن آنان را از اندیشیدن به مسائلی که ممکن‏است آنها را به درگیری با ما بکشاند کاملا منصرف خواهد کرد.

وقتی مردم عادت کنند که کمتر به طور مستقل و آزاد بیندیشندبتدریج با ما هماهنگ و متفق می‏شوند زیرا فقط ما به طرح افکارتازه می‏پردازیم-البته توسط کسانی که‏[غیر یهود]به هیچ وجه‏فکر نمی‏کنند با ما مرتبط باشند.»

-پروتکل سیزدهم‏

برگرفته از کتاب یهود بین الملل - نوشته هنری فورد


نوشته شده توسط: زیتون


خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 
 Atom 



:: کل بازدیدها ::
132204


:: بازدیدهای امروز ::
36


:: بازدیدهای دیروز ::
3



:: درباره من ::

زیتون
یک ایرانی هستم و به حرف های غربی ها اعتماد ندارم.

:: لینک به وبلاگ ::


:: پیوندهای روزانه::

شهر هزار چهره [445]
هولوکاست دروغ مقدس غرب [84]
تحریم کالاهای حامی اسرائیل [109]
میانبری برای شیطان پرستی [127]
صهیونیسم زیر سایه هالیوود [111]
از شراب تا شهادت [95]
یک دقیقه سکوت [60]
کریستین امانپور کیست ؟ [232]
دموکراسی آمریکایی [59]
سلطه صهیونیسم برسیاست‌های اینترنتی آمریکا [122]
هولوکاست ،معامله پنهانی [90]
[آرشیو(11)]


:: فهرست موضوعی یادداشت ها::

پروتکلها[5] . موقعیت یهود در ایران .


:: آرشیو ::

مصاحبه با دکتر شهبازی
پروتکلهای سران یهود
تسلط فرهنگی
تکاپوی صهیونی در ایران
ترویج فساد
بهائیت
سازمان ملل
مقابله با اسلام
سینما و تئاتر
هلوکاست
شخصیت ها
رسانه ها
سلطه بر آمریکا
وقایع
نفوذ در کشورها
اخبار
اختاپوس
رادیو و تلویزیون
طنز


:: دوستان من (لینک) ::

باشگاه مطالعاتی و تحقیقاتی صهیونیسم
مرکز عرضه محصولات فرهنگی ضد صهیونیستی
سایت علمی پژوهشی یهود
مرکز اطلاع رسانی فلسطین
مسعود ده نمکی
محمد حسن قدیری ابیانه
شهید مهدی آنیلی
سینما و صهیونیسم
تلویزیون اینترنتی قدس
فیلم پژوه
آنتی 300
خبرگذاری قدس
اسرائیل
صهیونیسم دروغ بزرگ
غرب پژوه
باشگاه مطالعاتی و تحقیقاتی صهیونیس
شبکه ضد پاتر
یهود شناخت
اسرائیل و سازمان یهود
صهیونیزم و ادیان
یهود
مبارزه با صهیونیسم
انجمن مبارزان با یهود
دکتر شهبازی
بچه های اهل قلم
اندیشه درخشان
بررسی و نقد بهاییت
تاریخ فلسطین
رسانة نابرابر
مرکز بازنگری در تاریخ
چشم انداز یهود
ذهن‌های بدعت گذار
جبهة مقاومت اسلامی
رادیو اسلام
فراماسونری ویهود


:: لوگوی دوستان من ::














:: خبرنامه ::